عبدالعزیز مولودی*

طرح مسئله‌
آسیب‌های اجتماعی، از عوامل تهدید کننده حیات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی هر جامعه‌ای است .
هرچند آسیب‌ها شکلهای گوناگون دارند، اما در جامعه کنونی ایران، اعتیاد به مواد مخدر، جزو مهمترین آسیب‌های اجتماعی است و آسیب‌های دیگری چون طلاق، کودکان خیابانی، زنان ویژه، خودکشی، سرقت و فرار از خانه در رده‌های بعدی قرار دارند.
پدیده اعتیاد به مواد مخدر از بحث‌انگیزترین و قابل توجه‌ترین مشکلات اجتماعی در آغاز هزاره سوم میلادی و در سطح بین‌المللی است. بنابراین جزو مجموعه‌ی مشکلات جهانی است. چرا که طبق برخی از آمـــارها، در اواخر دهــه 90 میلادی، 180 میلیون نفر در دنیا، مواد مخدر غیرقانونی مصرف کرده‌اند. بحران مواد مخدر بعد از بحرانهای محیط زیست، سلاحهای اتمی و هسته‌ای و فقر در مرتبه چهارم قرار دارد و نشان از درگیر بودن نیروهای بالـفعل و بالقوه در جهان، پیرامون این بحران است.
علاوه بر جنبه جهانی پدیده مواد مخدر و اعتیاد به آن، آن چه اهمیت موضوع را برای ما دوچندان می‌کند بعد داخلی اعتیاد در کشور و در سطحی محلی است. شاید طرح این سؤال که چگونه است علیرغم مبارزه مداوم و پیگیر با روشهای مختلف، هنوز موفقیتها در زمینه کنترل مواد مخدر و اعتیاد ناچیز است و روز به روز نیز گسترش بیشتری می‌یابد؟ سؤالی تکراری به نظر برسد، اما تکرار پرسشی که واقعیت دارد، برای بازاندیشی پیرامون علل، انگیزه ها و روشهای پیشگیری از اعتیاد، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است.

طرح چند واقعیت موجود
نگاه به برخی واقعیت‌های موجود پیرامون این پدیده، اهمیت موضوع را در کشور قدری روشن‌تر خواهد نمود:
ـ امروزه مواد مخدر به راحتی قابل دسترسی است. حتی مدت زمان دسترسی به آن نیز کاهش یافته است.
ـ سن مصرف کنندگان، روز به روز پایین‌تر می‌آید، به طوری که در حال حاضر گفته می‌شود از 15 سال به بالا درگیر این پدیده زیانبارند. این امر نشان‌دهنده فراگیری اعتیاد در میان نوجوانان ما است و خطر بزرگی برای جامعه محسوب می‌شود.
ـ موفقیت در سیستم درمان اندک و بالایی 90% از کسانی‌که ترک اعــتیاد کرده‌اند، دوبــاره به آن روی آورده‌اند.
ـ علیرغم مبارزه پیگیر با قاچاق مواد مخدر، این مواد همچنان قاچاق می‌شود.
ـ هزینه‌های اجتماعی و مالی اعتیاد نیز قابل توجه است، طبق آمارهای موجود، مبتلایان به اعتیاد را به روایتی2 میلیون و به روایتی دیگر7/3 میلیون نفر تخمین می‌زنند. سالانه 1500 میلیارد تومان خسارت مادی در این زمینه به کشور وارد می‌شود.

ـ 25% از تصادفات جاده‌ای نیز به دلیل اعتیاد رانندگان وقوع می‌یابد.
ـ ایران در مسیر ترانزیت مواد مخدر قرار دارد و تقریباً 90% کل تریاک و مورفینی که در جهان جابه جا می‌شود، از مسیر ایران می‌گذرد. بنابراین به دلایل مختلف ریزش داخلی این مواد، نقش مؤثری در گسترش دسترسی به آن و در نتیجه اعتیاد به مواد مخدر بازی می‌کند.
ـ با وجود واقعیت‌های مطرح شده، یک واقعیت دیگر آن است که در برخی از کشورها، مسئله‌ اعتیاد، کنترل شده و موفقیت هم به دست آمده است. هنوز پس امیدواری وجود دارد.
بنابراین می‌توان گفت درعین حال که پیشگیری از اعتیاد، قبل از درمان کار پیچیده‌ای است، مؤثرترین و موفقیت‌آمیزترین روش است. در مورد این که پیشگیری چگونه امکان‌پذیر است، دیدگاه‌های مختلف مطرح می شود.
ترکیب جمعیتی کشور به گونه‌ای است که 60% آن را افراد زیر 25 سال تشکیل می‌دهد. یعنی ترکیب جمعیتی کشور بسیار جوان است. از آن جا که آمارها پیرامون دامنه‌ی گسترش اعتیاد چندان دقیق نیست، تفاوت فاحشی میان آنها وجود دارد. چنانکه گفته شد حدود 2 تا 7/3 میلیون معتاد در کشور وجود دارد و اگر درگیری خانواده‌های آنهارا با این پدیده در نظر آوریم مشخص می‌گردد که چه میزانی از جمعیت کشور ( عمدتاً از میان نیروهای جوان و فعال) درگیر اعتیاد و مواد مخدر هستند.
طبق آمارهای موجود، در چهار ماهه اول سال جاری نسبت به مدت مشابه در سال قبل(1380) 17% میزان ارتکاب به جرایم منتهی به زندان افزایش یافته است و در حال حاضر نیز از 171 هزار نفر زندانی در سراسر کشور 102 هزار نفر در ارتباط با مواد مخدر در زندانها به سر می‌برند.(1)

طرح چند نظریه
روانشناسان معتقدند که شناخت انگیزه‌های مصرف مواد مخدر، در پیشگیری از این پدیده می‌تواند بسیار مؤثر افتد، آنها معتقدند که مهمترین علل مصرف مواد مخدر، نیازهای روانی برآورد نشده است.(2) در این زمینه پرفسور حسن عشایری، روانشناس و استاد دانشگاه، به کیفیت سیستم آموزشی ما استناد می‌کنند و معتقدند که بستر تربیتی در کشور ما، تربیت انسان سر به زیر است. بــه گونه ای که در هیچ شرایطی در مسایل مختلف چند و چون نکند. به عقیده ایشان تحقیقات نشان می‌دهد که هر قدر توان استقلال ورزی در فرد بیشتر باشد، میزان اضطراب در او پایین است و او با قدرت بیشتری تلاش می‌کند تا مسایلش را حل کند. شخص وابسته و بی‌اعتماد به خود، به هنگام اضطراب و درگیری اگر کسی به او سیگار تعارف کند چگونه می‌تواند مقاومت نماید. چنین فردی آسیب‌پذیرتر از دیگران است. کودکی که نتواند اشتباه کند و اشتباه خود را بر زبان براند و احتمالاً در مورد آن مقاومت کند و دلیل بیاورد، اگر روزی دچار مشکل شود، بسیار آسیب می‌بیند. ایشان معتقدند که هر قدر روح نقادی در افراد جامعه بیشتر باشد، آن جامعه در برابر آسیب‌ها مصون‌تر است.(3)
بنابراین می‌توان ادعا نمود که ایجاد عزت و اعتماد به نفس و احترام به دیدگاه‌های جوانان می‌تواند راههای پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر باشد.

اعتماد و عزت نفس چیست؟
عزت نفس عبارت است از ارزشی که اطلاعات درون خودپنداره( مجموعه ویژگیهایی که فرد برای توصیف خود به کار می‌برد) برای فرد دارد و از اعتقادات فرد در مورد تمام صفات و ویژگیهایی که در او هست ناشی می‌شود. بنابراین عزت نفس هر فرد بر اساس ترکیبی از اطلاعات عینی در مورد خودش و ارزش‌های ذهنی که برای آن اطلاعات قایل است بنا نهاده می‌شود.(4)
از آن جا که عزت نفس کودک زمینه و اساس ادراک او از تجارب زندگی را فراهم می‌سازد، دارای ارزش ویژه‌ای است وجزئی از سلامت روانی او محسوب می‌شود. همراه با زیستن در شریط اجتماعی، نیاز به احساس ارزشمندی به نحو سالم و متعادل در انسان به وجود می‌آید که برای نگهداری سلامت و تعادل روانی و حتی تکامل وجودی او بسیار ضروری است.(5) کودکانی که طرد می‌شوند و نیاز به احساس ارزشمندی در آنها پاسخ مناسبی دریافت نمی‌دارد، در نهایت به طرد خود پرداخته و احساس بی‌ارزشی می‌کنند. در نتیجه زمینه برای آسیب‌پذیری آنها مخصوصاً اعتیاد به مواد مخدر فراهم می‌آید.
این مسئله‌ در سطح فردی فقط مطرح نیست. بلکه آثار اجتماعی آن گسترده‌تر است. اگر انتظار آن است که در اثر عوامل مؤثر در جامعه‌پذیری در بعد فردی، اجتماعی و سیاسی فرد به تدریج ارزش‌های مقبول جامعه خود را فراگیرد و بپذیرد و به اصطلاح فردی سازگار شود و در این روند به گونه‌ای بر سازگاری تأکید گردد که در اثر آن آزادی تفکر و اراده‌ او در عمل سلب شود، طبیعی است که تنها عوامل مؤثر در اجتماعی شدن، منجر به جامعه پذیری فرد نمی‌گردند، بلکه او را کاملاً مستعد بزهکاری و روی‌آوردن به مواد مخدر می‌سازند. نوع رفتار ما در سطح خانواده، مدرسه و ... بر اساس نوعی تفکر قیم‌مآبی، سبب گردیده است تا نوجوان و جوان، دچار بحران هویت شخصی شده و فردی جامعه‌گریز و منزوی بار آید.
نظارت رسمی بر جوان تا جایی است که جوانی کردن به کام جوانان، تلخ شده است ما انتظار داریم مطابق سلیقه‌های ما که ضرورتاً منطبق بر سلیقه دوران جوانی نیست، جوانان رفتار نمایند، حرف بزنند، لباس بپوشند، حرکت کنند و .... و این نتیجه‌ای جز گرایش آنها به رفتار ضداجتماعی و مواد افیونی در بر ندارد. آن چه جوان بدان نیازمند است، احساس شــخصیت مــستقل و اقدام به آن، روحیه نقاد، فردی واجد حق، سرزنده و شاداب است. بی‌توجهی به این موارد سبب‌ساز مشکلات بسیاری است. از جمله می‌توان به شکل گیری روحیه پرخاشگری، ناسازگاری، بدبینی نسبت به جامعه و مردم بی‌اعتنایی و گریزان بودن از جریان امور در جامعه، عدم شکل‌گیری شخصیت سیاسی ـ اجتماعی جوان و در نتیجه بی‌میلی نسبت به انجام وظایف شهروندی به عنوان فردی فعال، مسئولیت‌پذیر و مشارکت کننده، اشاره کرد.
برخلاف این دیدگاه مضیق که معتقد است گرفتار آمدن جوان به هر بلائی مسئله‌ نیست، اما فعال بودن او را از نظر اجتماعی و سیاسی مسئله‌ می‌داند باید تأکید کرد چنین دیدگاهی در نهایت به بحرانهای سیاسی ـ اجتماعی در کشور منتهی می‌شود. چرا که جوانی که به دلایل مختلف در معرض اعتیاد به مواد مخدر قرار می‌گیرد، به همان میزان نیز ممکن است در معرض بسیج برای ایجاد آشوب قرار گیرد.
علاوه بر دیدگاه روانشناسی، از نظر اقتصادی نیز مسئله‌ فقر و وجود فاصله میان قشرهای بالا و پایین درآمدی، مورد توجه صاحبنظران امر قرار گرفته است. در ساده‌ترین شکل آن، تاثیر موقعیتهای پایین درآمدی(فقر) را در گسترش اعتیاد به مواد مخدر می‌توان چنین بیان کرد که اگر کسی در مدارس یا خارج از آن به نوجوان یا جوانی، مواد مخدر را از هر نوع پیشنهاد نماید، ممکن است مقاومت نماید، اما در شرایطی که نوجوان و جوان از یک سو از نظر روانی تحت فشار باشد و از نظر اقتصادی نیز هم چنین و در عین حال همراه با پیشنهاد مصرف یکی از مخدرات مقدار معتنابهی پول نیز دریافت دارد، شک نیست که می‌پذیرد و به خیل مصرف کنندگان آن می‌پیوندد. پدیده تلخی که به کرات در سطح منطقه اتفاق افتاده است.
در نتیجه ناآگاهی، فقر و اعتیاد مثلث شومی است که مانع کارآیی نیروهای فعال و جوان در جامعه ما شده و موجب رکورد نیروهای خلاق و فساد و تباهی اندیشه گردیده است. تلاش برای کسب استقلال در دوران نوجوانی و جوانی، یافتن هویت، کنجکاوی، لذت کاهش اعتماد بـه نفس، کمــبود مهارت لازم در ارتباط با دیگران، افراد را مستعد استفاده از مواد مخدر می‌کند. برای پیشگیری از این پدیده از یک سو اطلاع‌رسانی و آگاهی دادن پیرامون پدیده اعتیاد و آثار فردی ـ اجتماعی آن به نوجوان و جوان و والدین آنها مؤثر است. کاری که مشخصاً توسط انجمنهای مردمی پیشگیری از اعتیاد امکان‌پذیر است و از سوی دیگر درک شخصیت و اعتماد به نفس در جوانان، احترام به آنها و عقایدشان و حمایت اجتماعی از آنها در سطوح مختلف، تحمل انتقادات منطقی و دیدگاه‌های مختلف و بعضاً مخالف آنها می‌تواند نقش مؤثری در پیشگیری از گسترش اعتیاد و برقراری جامعه‌ای مدنی داشته باشد. در این زمینه مخصوصاً گسترش نهادهای مدنی، غیردولتی در عرصه‌های مختلف هنری، فرهنگی، اجتماعی، صنفی و سیاسی نقش مثبت و سازنده‌ای خواهند داشت.
علاوه بر آن، تغییر سیستم آموزشی ما، ( آن چنانکه در سخنان پروفسور عشایری به آن اشاره شد) از تربیت انسان سر به زیر به سمت تربیت افراد متکی به خود، مستقل و اندیشمند و پرسشگر، نقش مؤثری در پدید آمدن نسلی از جوانان مقاوم از هر نظر و مخصوصا در برابر پدیده‌ی اعتیاد، خواهد داشت.

یادداشتها و ارجاعات:
1ـ صباغی ، محمود،" امروز بهتر از فرداست“، روزنامه همشهری، ( سه شنبه 23 مرداد 81 )، سال دهم، شماره 2808 ، ص 20.
2ـ نکته‌دان ، هایده" پیشگیری از اعتیاد چگونه؟"، روزنامه همشهری، ( شنبه 16 تیر 1380 )، شماره 2443 ، ص 15.
3ـ ماهنامه پیام امروز، شماره 43، مصاحبه با پرفسور حسن عشایری.
4ـ بیابانگرد ـ اسماعیل، روشهای افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، تهران، 1376، ص 19.
5ـ همان، ص 38.


* عضو هئیت‌ مؤسّس ‌و مدیر روابط عمومی مؤسّسه‌ی پیشگیری از اعتیاد عرفان بوکان